چالش جديد انگليس با پناهندگان
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۱۶۶۰۷
خبرگزاری آریا-درخواست انگلیس برای اصلاح کنوانسیون پناهندگان سازمان ملل بخشی دیگر از جنگ این کشور با پناهجویان به شمار میرود.
به گزارش خبرگزاری آریا به نقل از میزان؛ «سوئلا براورمن»، وزیر کشور محافظهکار انگلیس، بهتازگی در یک سخنرانی در موسسه «امریکن اینترپرایز» (AEI)، جنگ دولت این کشور علیه پناهجویان و مهاجران را تشدید کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«براورمن»، میگوید که مهاجرت کنترل نشده و غیرقانونی یک چالش وجودی برای نهادهای سیاسی و فرهنگی غرب است.
وی همچنین از جزیره لامپدوزا در ایتالیا به عنوان وسیلهای برای همبستگی با کمپین ضد مهاجر دولت راست افراطی ایتالیا نام برد و اعلام کرد که در 12 سپتامبر، بیش از 120 قایق حامل بیش از 5 هزار مهاجر غیرقانونی، صد مایل را با عبور از تونس پیموده و به ایتالیا رسیدند.
به گفته وزیر کشور انگلیس، در عرض 48 ساعت تعداد ورود غیرقانونی از جمعیت محلی بیشتر و وضعیت اضطراری اعلام شد؛ تا 20 سپتامبر، دستکم 11 هزار نفر وارد شدند، مهاجرانی که در خیابان میخوابیدند، غذا میدزدیدند و با پلیس درگیر میشدند. آمریکا با «چالشهای مشابهی» مواجه است، زیرا هزاران نفر به طور غیرقانونی روزانه از مرز عبور میکنند
«براورمن»، معتقد است اروپا در یک مقطع حساس قرار دارد؛ اتحادیه اروپا باید راهی برای مقابله با چالش مهاجرت غیرقانونی بیابد.
انتقاد از کنوانسیون پناهندگان سازمان ملل
وزیر کشور انگلیس در ادامه کنوانسیون پناهندگان سازمان ملل را که در سال 1951 پس از وحشت جنگ جهانی دوم امضا شد هدف انتقاد قرار داد و گفت که این کنوانسیون منسوخ شده و مناسب دوره کنونی نیست.
وی تاکید کرد: با کسانی که به طور غیرقانونی وارد شدهاند یا از چندین کشور امن در طول مسیر عبور کردهاند... نباید به عنوان پناهنده رفتار شود و همچنین درباره کنوانسیون پناهندگان، در اروپا از طریق کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، قوانین حقوق بشر دیگری را اضافه کردهایم.
این مقام ارشد انگلیس، گفت: کشورهای غربی نمیتوانند سیستم پناهندگی خود را حفظ کنند، اگر مهاجران غیرقانونی دست از بلعیدن منابع جامعه اروپا بردارند، میتوان همه مشکلات جهان را حل کرد.
راست افراطی و تشدید سیاستهای مهاجرتی
مانند چهرههای راست افراطی در سراسر جهان، هدف سیاسی «براورمن» ایجاد یک فضای ضد مهاجرتی دیوانهوار برای جمع کردن بخشهای سیاسی بهعنوان ضربتی علیه جنبش رو به رشد طبقه کارگر است.
اظهارات این مقام انگلیس به دنبال اظهارنظرهای قبلی مبنی بر همبستگی با افسران مسلح پلیس لندن در اعتراض به اتهامات وارد شده به افسر مسئول قتل «کریس کابا» در سال 2022 و وعده اقداماتی برای جلوگیری از چنین پیگردهایی در آینده بود.
بسیاری از گروهها و چهرههای راست افراطی از این سخنرانی وزیر کشور انگلیس حمایت کردند؛ یک چهره راست افراطی در انگلیس، میگوید: ما باید تمام تلاش خود را برای کنترل این وضعیت انجام دهیم. گفتوگوی ملی را در مسیر درست هدایت کنید.
این جدیدترین موضعگیری آشکار دولت انگلیس در برابر پناهجویان است که به نوعی جنگ با آنها به شمار میرود؛ این سیاست ضد مهاجرتی در سالهای اخیر با روندی افزایشی، از سوی سیاستمداران دیگر مانند جورجیا ملونی، نخست وزیر راست افراطی ایتالیا، حمایت میشود.
بر این اساس، اقدامات گروههای امدادی که در تلاش برای نجات پناهجویان در مرزهای اروپایی و بهخصوص در مدیترانه فعالیت میکنند با مشکلات و چالشهای بسیاری مواجه هستند و فعالیت آنها در بسیاری از کشورهای اروپایی مانند ایتالیا جرمانگاری میشوند.
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: انگلیس پناهندگان کنوانسیون پناهندگان راست افراطی وزیر کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۱۶۶۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استدلالهای مضحک نهادهای اطلاعاتی آمریکا از اوضاع جهان
فرارو- مارکو کارنلوس؛ دیپلمات سابق ایتالیایی است. او در سمتهای دیپلماتیک در سومالی، استرالیا و سازمان ملل متحد منصوب شده بود. کارنلوس در فاصله سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱ میلادی در دستگاه سیاست خارجی ایتالیا در دوران زمامداری سه نخست وزیر آن کشور خدمت کرده بود. اخیرا او نماینده ویژه دولت ایتالیا برای هماهنگی روند صلح خاورمیانه برای سوریه و تا نوامبر ۲۰۱۷ سفیر ایتالیا در عراق بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده اخیرا ارزیابی تهدید سالانه خود را منتشر کرده که بر تهدیدات جهانی علیه امنیت ملی آن کشور تمرکز دارد. این سند بازتاب دهنده تحلیلها و بینشهای جمعی سیا، آژانس امنیت ملی، دفتر تحقیقات فدرال و بیش از دهها آژانس دیگر امریکا است.
پیشگفتار آن گزارش حس روشنی از وجود تفکر دیستوپیایی و خودارجاعی آن جامعه اطلاعاتی را نشان میدهد برای مثال، در جایی که آمده است: "در طول سال آینده ایالات متحده با نظم جهانی شکننده فزایندهای مواجه میشود که به دلیل تسریع رقابت استراتژیک بین قدرتهای بزرگ، چالشهای فرا ملی شدیدتر و غیرقابل پیش بینیتر و درگیریهای منطقهای متعدد با پیامدهای گستردهتر ایجاد خواهد شد".
در ادامه آن گزارش آمده است: "چین بلندپرواز، اما مضطرب، روسیه متخاصم، برخی از قدرتهای منطقهای مانند ایران و بازیگران غیردولتی توانمندتر، قوانین دیرینه نظام بین الملل و هم چنین اولویت آمریکا را به چالش میکشند". از این رو ایران، روسیه و چین از سوی امریکا به عنوان کشورهای شرور اصلی برای به چالش کشیدن قوانین دیرینه نظام بین الملل قلمداد شده اند.
چنین تحلیلی جای تعجب ندارد چرا که شعار سیاست ایالات متحده برای سالیان متمادی بوده است. مشکل آنجاست که مشخص نیست گزارش به کدام قواعد اشاره دارد: حقوق بینالملل عرفی مندرج در منشور سازمان ملل متحد و کنوانسیونهای سازمان ملل یا به اصطلاح نظم جهانی مبتنی بر قوانین تحت رهبری ایالات متحده. مشکل مفهومی اصلی آن است که برای تشکیلات سیاسی ایالات متحده و متحدان کلیدی غربی آن کشور هیچ گونه تمایزی وجود ندارد. با این وجود، همان گونه که اغلب رخ میدهد آنان به شدت در اشتباه به سر میبرند.
حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل ستونهای نظم جهانی هستند که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد و ایالات متحده سهم برجستهای در آن داشت. برعکس نظام بین الملل مبتنی بر قواعد تحت رهبری آمریکا تحولی جدیدتر از تفکر سیاسی آمریکاست: یک ذهنیت خودارجاعی که به سوی منافع واشنگتن و متحدان آن کشور منحرف شده است. این نظم مبتنی بر ایدئولوژی نولیبرال و آغشته به استانداردهای دوگانه است که فاجعه در حال وقوع در غزه بارزترین و تازهترین نمونه آن است.
این نظام بر اساس مجموعهای از مفروضات مانند استثناگرایی ایالات متحده و برتری بی چون و چرای دموکراسیهای غربی (یعنی تمدن غربی)، قوانین ملی را قوانینی جهانی قلمداد کرده و مجموعهای از ارزشها و قوانین مرتبط را در نظر میگیرد، اما کاملا مراقب است که آن قوانین و هنجارها را در صورت تلاقی و تضاد با منافع خود اجرا نکند. این دستور کار را میتوان با یک شعار غیر رسمی خلاصه کرد: "برای دوستان من همه چیز برای دشمنان من قانون".
به چالش کشیدن هژمونی آمریکاجای تعجبی ندارد که گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا، چین، روسیه و ایران را به همراه تعدادی از بازیگران غیردولتی (از جمله حزبالله لبنان، حماس در فلسطین و انصارالله در یمن) متهم میکند که قوانین نظام بین الملل را به چالش میکشند. با این وجود، مهم از همه آنها "اولویت" ایالات متحده با طرح این استدلال است. به نظر میرسد که جرم واقعی به چالش کشیدن نظام بینالملل نیست بلکه به چالش کشیدن هژمونی ایالات متحده است. با این وجود، علیرغم آن که امکان پذیرش چنین رویکرد مضحکی از سوی دیگر کشورها نیز تا چند سال پیش وجود داشت، اما اکنون آشکارا از سوی بسیاری از کشورهای به اصطلاح جنوب جهانی نه تنها پذیرفته نمیشود بلکه به چالش کشیده شده یا دست کم مورد خشم قرار میگیرد. تنها تعداد کمی از کشورها در اروپا و شرق آسیا برتری ایالات متحده را پیش نیاز اساسی یک سیستم بین المللی باثبات میدانند. در واقع، بررسی دقیق دو دهه اخیر تاریخ خلاف آن را اثبات میکند.
نظم جهانی از یک پیکربندی تک قطبی متمرکز بر ایالات متحده به یک پیکربندی چند قطبی در حال تغییر است. در طول تاریخ، امپراتوریها ظهور کرده و سپس از هم فروپاشیده اند. عاقلانه خواهد بود که سیاستگذاران ایالات متحده خود را با این قواعد تاریخ تطبیق دهند. آنان اکنون بر سر یک دو راهی برای انتخاب قرار دارند: حکم تاریخ را بپذیرند همان طور که بریتانیا به تدریج از سال ۱۹۴۵ انجام داده یا به طور فاجعه آمیزی در برابر آن مقاومت کند.
اشاره به بحران غزه در گزارش مذکور دید روشن تری درباره دیدگاههای دیستوپیایی نهادهای اطلاعاتی امریکا ارائه میدهد جایی که مینویسد:" فقط باید به بحران غزه نگاه کرد که توسط یک گروه تروریستی غیردولتی بسیار توانمند درون حماس آغاز شد. این اقدام با بلندپروازی ایران و با روایت تشویق شده توسط چین و روسیه برای تضعیف ایالات متحده در صحنه جهانی تشدید میشود. این وضعیت نشان میدهد که چگونه یک بحران منطقهای میتواند تاثیرات گستردهای داشته باشد و همکاری بین المللی را در سایر موضوعات مبرم پیچیده سازد".
این بخش نشان میدهد که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده اساسا نمیتواند درگیری در غزه را دقیقا ببیند: یک مبارزه آزادیبخش ملی که توسط چندین دهه اشغال بیرحمانه و بدون مجازات اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی آغاز شده اشغالگریای که با تحویل تسلیحات گسترده از سوی امریکا به اسرائیل و ایجاد یک سپر سیاسی برای اسرائیل از سوی امریکا میسر شده است. هم چنین، باید به نقش امریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد در حمایت از اسرائیل اشاره کرد حمایتی که اگر وجود نداشت اسرائیل مسئول ارتکاب جنایات جنگی شناخته میشد.
رویکرد امریکا به وقایع ۷ اکتبر که آن را نیز به تلاشهای چین و روسیه برای تضعیف واشنگتن در صحنه جهانی مرتبط میکند واقعا مضحک است.
استانداردهای دوگانهعامل واقعی تضعیف جایگاه جهانی ایالات متحده اقدامات ادعایی برخی دولتهای خارجی نیست بلکه عمدتا رفتار بینالمللی و استانداردهای دوگانه واشنگتن است از جمله حمایت بی دریغ امریکا از حمام خون به راه انداختن اسرائیل در غزه حملهای که تمام قوانینی که ایالات متحده دهها سال آن را موعظه میکند نقض کرده است.
رفتار دولت بایدن پس از تصویب اخیر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که خواستار آتش بس در غزه شده بود کاملا این موضوع را نشان میدهد. ایالات متحده پس از طرح قطعنامه با آن مخالفت کرد و تلاش نمود با غیر الزام اور خواندن آن معنا و تاثیر قطعنامه را به حداقل سطح ممکن تقلیل دهد.
پس از کشته شدن بیش از ۳۴۰۰۰ نفر در غزه قطعنامه شورای امنیت خواستار آتش بس فوری است. طنز غم انگیز ماجرا آنجاست که دولت نتانیاهو حتی به توصیه امریکا هم برای پذیرش آتش بس نیازی ندارد و در هر حال قطعنامه را چه امریکا رای مثبت به آن میداد و چه منفی نادیده میگرفت. بنابراین، دولت بایدن فرصت عالی دیگری را برای فاصله گرفتن از استانداردهای دوگانه ریاکارانه امریکا از دست داد.